Thursday 19 November 2015


گفتگوی کانون فرهنگی هنری یارا با آقای شهرام بختیاری هنرمند ساکن شهر کلگری به بهانه تشکیل گروه موسیقی ایستگاه در کلگری

- با تشکر از شما آقای شهرام بختیاری برای شرکت در این گفتگو،لطفا کمی  در مورد خودتان و سوابق هنری اتان بفرمایید و اینکه چند سال است که به کشور کانادا مهاجرت کرده اید؟

اول سلام عرض می کنم خدمت شما و ممنون از این که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید. من شهرام بختیاری هستم، متولد 23 مهر ماه سال1354 و فارق التحصیل رشته موسیقی..من موسیقی را از سال 1367 شروع کردم و از جمله کارهایی که در زمینه موسیقی انجام دادم نگارش کتابهایی چون رویا، بیداد، سکوت و خودآموز گیتار نوازی و همچنین از تولید آلبومهای با کلام و بی کلام مثل شوق اول ، یادگاری ، سرباز و...می شود یاد کرد.
 بیش از چهارده سال تدریس موسیقی کردم  و حدود 84 کنسرت داخلی و برون مرزی برگزار کرده ام. من حدود یک و نیم سال است که به کانادا مهاجرت کردم.

- آقای بختیاری با خبر شدیم که شما گروه موسیقی تازه ای را تشکیل دادید به نام ایستگاه ،لطفا کمی در مورد این گروه تازه تاسیس بفرمایید.
زمانی که تصمیم گرفتم به صورت مستقل فعالیت موسیقی ام را ادامه بدهم، ترجیح دادم با فرتاش رضایی عزیز که جوان مشتاق وعلاقمند به موسیقی است کارکنم. اسم ایستگاه برگرفته از گروهی بود که در ایران سرپرستی می کردم و خاطرات بسیار خوبی را مثل کسب مقام در جشنواره شمسه با اعضاء آن گروه دارم.

- بفرمایید به نظر شما چگونه می توان در شهری چون کلگری پل ارتباطی بین هنرمند و مردم ایجاد کرد؟

 یک هنرمند خوب جایگاه خودش را دیر یا زود بین مردم پیدا میکند.چرا که از قدیم گفتند آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. اما در مبحث اجرایی ما سه عامل داریم: هنرمند ، مخاطب و برنامه گذار. متاسفانه عامل سوم یعنی برنامه گذار بعضی از اوقات درجایگاه عملی خودش قرار نمی گیرد و نتیجه ی این مسئله می شود نا رضایتی مخاطب و همچنین هنرمند و در این شرایط هنرمند هم طبعا به حق واقعی خودش نمی رسد و همین عامل باعث کندی رشد موسیقی و کلا هنر می شود. و یک مطلب مهم دیگر احترام به شعور مخاطب است.اگر بنده ادعای هنری دارم و تصمیم به انجام برنامه ای را می گیرم به نظر من می بایست صلاحیت این کار را هم داشته باشم .و اگر اینطور نباشد نتیجه ی این کار می شود اتلاف پول و وقت مخاطب . و در آخر سهم مخاطب است که همانا حمایت از کار هنری ست.چرا که بدون حمایت مخاطب برنامه هنری بی معناست. در نهایت با همکاری درست و سالم این سه عامل می شود به یک نتیجه ایده آل و منصفانه در پروسه کار هنری رسید و رابطه ای زیبا و صمیمانه بین مردم و هنرمند ایجاد کرد.‌

 - آقای بختیاری آیا فکر می کنید جامعه هنری فارسی زبان در کانادا می تواند با همکاری خود با دیگر ملیت های هنرمند گروه های منسجم تری را برای فعالیت های فرهنگی و هنری داشته باشد؟

بله. مسلما این همکاری امکان پذیراست. فقط مبحث حساسی هست که احتیاج به مدیریت خوب و انتخابهای مناسب دارد. چرا که ما مستقیم یا غیر مستقیم نماینده مردم کشورمان در معرفی فرهنگ و هنر ملی خود در کانادا هستیم؛ لذا باید هنری فاخر و حرفه ای را در زمینه های مختلف ارایه کنیم چرا که مثلا وقتی ما ادعا می کنیم "هنر نزد ایرانیان است و بس"؛ پس می بایست این ادعا را به اثبات هم برسانیم.



 - تا جایی که خبر داریم شما تقریبا چند وقت پیش هم گروهی را در شهر کلگری تشکیل دادید.کمی در مورد این گروه و فعالیت هایی که در رابطه با این گروه انجام دادید بفرمایید؟

در روزهای نخستین ورودم به کلگری با توجه به تازه وارد بودنم و شرایط آن زمان به بنده پیشنهاد سرپرستی و خوانندگی در گروه پرشین پنترز را دادند و بنده نیز این پیشنهاد را پذیرفتم اما بعد از اجرای دو کنسرت  ترجیح دادم با آن مجموعه همکاری نداشته باشم که پیرو این تصمیم مطلب را در صفحات فیسبوک و اینستاگرامم هم منتشر کردم.

- آقای بختیاری ،فعالیت های کانون فرهنگی و هنری یارا را در پیشبرد و اعتلای فرهنگ پارسی امان در شهر کلگری چطور می بینید؟
جای تقدیر و تشکر دارد که کانون فرهنگی وهنری یارا بدون چشمداشت مالی و تنها با هدف ارتقاء و نشر فرهنگ و هنر ایرانی در شهر کلگری فعالیت می کند و مطالبی که منتشر می کنند اغلب بسیار خوب و مفید هستند و موقعیت خوبی برای هنرمندان گمنام کلگری و آلبرتا برای ارائه هنرشان به وجود می آورند. من بشخصه  سپاسگزار زحمات مجموعه شما هستم.
ما هم از شما برای لطف اتان به کانون فرهنگی هنری یارا ممنونیم.

بفرمایید به نظر شما آیا استقبال جامعه فارسی زبان شهر کلگری از برنامه های هنری و فرهنگی همانند دیگر شهرهای کاناداست و کلا شما استقبال مردم را چگونه می بینید؟

تجربه بنده از اجرا در شهر کلگری تجربه ی خوب و موفقی است. یعنی حضور و حمایت مردم را در برنامه هایی که اجرا کردیم را به خوبی احساس کردم و از جمعیت مردم کلگری سپاسگزارم. مسلما اگر یک برنامه دارای استاندار های لازم باشد مردم هم از آن حمایت خواهند کرد.



 - لطفا از فعالیت های هنری که در آینده قصد انجام آن را دارید بگویید؟

اجرای کنسرت با قطعات ایرانی و غیر ایرانی، تدریس موسیقی که کماکان مشغول هستم، نشر آهنگ و آلبوم و در آخر به امید خدا بزودی پخش ویدیو کلیپ هایی در شبکه های جهانی که هدیه ای خواهد بود از طرف جامعه هنری ایرانیان  کلگری به همه ایرانیان عزیز در هر کجای این کره خاکی.
با تشکر دوباره از شما آقای شهرام بختیاری برای این گفتگو.



گفتگوی کانون فرهنگی هنری یارا با آقای رضا رضایی درفشانی 
 یکی از هنرمندان  شهر کلگری



1- با تشکر از شما آقای رضایی درفشانی برای شرکت در این گفتگو،لطفا کمی در مورد خودتان و سوابق هنری اتان بفرمایید و اینکه چند سال است که به کشور کانادا مهاجرت کرده اید؟

من تحصیلاتم را در زمینه موسیقی از دوره راهنمایی و با ورود به مدرسه موسیقی آغاز کردم و پس از  اخذ دیپلم  برای ادامه تحصیل به دانشگاه چایکوفسکی روسیه رفتم و در حال حاضر دانشجوی دکترای موسیقی با موضوع تکنولوژی آموزش موسیقی هستم . و در سال 1383 ( 2003) گیتاریست برگزیده کشور و در سال 1388 (2008) آهنگساز برگزیده در جشنواره کودک و نوجوان شدم.
پنج سال هست که به کانادا مهاجرت کردم و عضو مرکز هنرمندان مونترال کانادا هستم.همچنان مشغول به فعالیت های هنری در زمینهٔ آموزش موسیقی و نوازندگی هستم.

 2- به نظر شما چگونه می توان در شهری چون کلگری پل ارتباطی بین هنرمند و مردم ایجاد کرد؟

 بهترین راه برای برقراری ارتباط بین هنرمندان و علاقمندان به هنر، برگزاری برنامه‌هایی است که مورد توجه علاقمند آن قرار بگیرد و از سوی دیگر تبلیغات و محل مناسب برای برگزاری این فعالیتها می‌باشد.

3- آقای رضایی آیا فکر می کنید جامعه هنری فارسی زبان در کانادا می تواند با همکاری خود با دیگر ملیت های هنرمند گروه های منسجم تری را برای فعالیت های فرهنگی و هنری داشته باشد؟

با توجه  به اینکه ایرانیان مهاجر،یکی‌ از جامعه‌های خوش نام کانادا را تشکیل می‌دهند،همیشه مورد توجه دیگر جوامع کانادا و مهاجران بوده وهستند. ایرانیان هنرمند در کانادا با برگزاری کنسرت‌های تلفیقی ایرانی‌ با غیر ایرانی ها‌ و برگزاری گالری‌های نقاشی  سنتی‌ و مدرن ایرانی‌ و یا تلفیقی با هنرمندان دیگر کشورها ،اجرای تأتر‌های بین‌المللی و...، توانسته اند ارتباط محکم و موفقی‌ با دیگر جوامع کانادا داشته باشند و مورد استقبال قرار بگیرند.

4- تا جایی که خبر داریم  شما تقریبا دو سال پیش برنامه ایی را به سفارش کتابخانه پارسی شهر کلگری در دانشگاه این شهر اجرا کردید که مورد استقبال هموطنان قرار گرفت.لطفا کمی در مورد این برنامه بفرمایید؟
 هدف از برگزاری و اجرای این برنامه‌ که با همکاری کتابخانه فارسی کلگری انجام شد،معرفی‌ موسیقی اروپا در دورانهای مختلف تاریخ و تاثیر موسیقی بر روی فرهنگ‌ها و یا تاثیر فرهنگ‌های اجتماعی بر روی موسیقی در دوران‌های متفاوت تا به امروز بود.در این برنامه همچنین اشاره ی کوچکی به ارکستراسیون و صدا دهی‌ موسیقی سده بیستم شد.متاسفانه فرصت ادامهٔ این برنامه به دلایل مختلف پیش نیامد،همچنین امیدوارم که با رسیدن فصل تابستان و تعطیلی‌ مدارس و دانشگاهها فرصتی دوباره برای ادامهٔ این نشستها و دوره‌ها فراهم   شود.



 5- به نظر شما آیا استقبال جامعه فارسی زبان شهر کلگری از برنامه های هنری و فرهنگی همانند دیگر شهرهای کاناداست و اگر نه، فکر می کنید چرا اینطور است و چگونه می شود مردم را تشویق به حضور در برنامه های فرهنگی در جامعه ی فارسی زبان کرد؟

استقبال نسبتا کم مردم از برنامه‌های هنری در شهر کلگری دلایل مختلفی از جمله فراهم کردن وقت آزاد برای علاقه مندان به هنر و محل برگزاری  و اجرای هنر برای هنرمند دارد، و همچنین زمستان طولانی‌ و سرمای شدید  کلگری نیز از دلایل مهم و اساسی‌ استقبال کم هموطنان از برنامه‌های هنری هستند.وبه نظر من بهترین راه حل برای جذب مخاطب و علاقمندان به هنر اجرای یک برنامهٔ با کیفیت بالا در مکانی با امکانات خوب و قابل دسترسی‌ و در زمانی‌ مناسب می‌باشد که البته کاری بسیار سخت و دشوار است.

6- فعالیت های کانون فرهنگی هنری یارا را در پیشبرد و اعتلای فرهنگی در شهر کلگری چطور می بینید؟

در جوامع امروزی حضور انجمن‌های فرهنگی وهنری یک اصل مهم و وجود آنها برای زنده نگاه داشتن روح  و فرهنگ جامعه امری ضروری است.خوشبختانه در شهر کلگری وجود انجمن و موسسات فرهنگی‌ به خوبی‌ به این امر پرداخته و موفق بوده اند .کانون فرهنگی‌ و هنری یارا بی‌ شک بهترین یا یکی‌ از بهترین‌های شهر با اجرای برنامه‌های مختلف در مناسبت‌های مختلف نقش مهمی‌ در نگه داشتن فرهنگ و هنر ایرانی‌ داشته و با توجه به اینکه بیشتر این فعالیتها به صورت داوطلبانه از طرف اعضای گروه صورت می‌گیرد، شایسته قدردانی و سپاس است.



7- با تشکر بسیار از لطف شما لطفا از فعالیت های هنری که در آینده قصد انجام آن را دارید بگویید؟

در حال حاضر تمام تمرکز و وقتی‌ را که دارم برای به پایان رساندن تحصیلات به کار میگیرم ولی‌ همچنان فعالانه به آموزش موسیقی و نوازندگی میپردازم و در آینده امیدوارم که با همکاری انجمن‌های فرهنگی‌ ایرانی‌  بتوانم در خدمت هموطنان عزیز و علاقمندان به موسیقی‌ باشم.

با تشکر دوباره از شما آقای رضایی درفشانی عزیز برای شرکت در این مصاحبه.

و در پایان من هم برای کانون فرهنگی و هنری یارا آرزوی موفقیت روز افزون و بی‌ پایان را دارم




گفتگو با خانم سمانه دُردانی از هنرمندان شرکت کننده در
 دومین نمایشگاه کتاب و هنرهای تجسمی کانون فرهنگی هنری یارا



با تشکر از شما خانم سمانه دُردانی عزیز برای شرکت در این گفتگو،لطفا کمی در مورد خودتان و سوابق هنری اتان بفرمایید.

من سمانه دردانی حقیقی، فارغ التحصیل مهندسی معماری از دانشکده هنر شیراز و مسلط به طراحی معماری و کلیه نرم افزارهای مرتبط هستم. به علاوه به صورت تجربی با طراحی گرافیکی و تبلیغات، عکاسی و رتوش عکس آشنایی کامل دارم.

 - خانم دُردانی آیا تا به حال در نمایشگاهی  برای ارتباط با مردم و عرضه ی فعالیت های هنری و فرهنگی خودتان شرکت کرده اید؟
بله. در سی ام نوامبر سال گذشته در نمایشگاهی تحت حمایت کانون فرهنگی هنری یارا شرکت نموده و نمونه کارهایی از گرافیک و تبلیغات ارائه کردم.
  خانم دُردانی  ،به نظر شما چگونه می توان در شهری چون کلگری پل ارتباطی بین هنرمند و مردم ایجاد کرد؟
به عقیده ی من با توجه به فضای ماشینی زندگی در شهر کلگری و دغدغه های روزانه که زندگی را مستعد یکنواختی و کسالت می کند ، ما هنرمندان باید از کوچکترین فرصت های ابراز و ارائه ی هنر و خلاقیت هایمان استفاده کنیم و مانع بیشتر شدن فاصله ی مردم از هنر و نماد های فرهنگی گردیم. در این راستا می توان برنامه هایی به صورت نمایشگاه هایی در مناسبت های مختلف فرهنگی مانند اعیاد و جشن های خاص ایرانی که نمودی از فرهنگ و هنر ایران است برگزار کرد و با ایده های جدید و مطابق با ذائقه مخاطبان زمینه را برای جذب هرچه بیشتر ایشان فراهم نمود.  


 طراحی پوستر دومین نمایشگاه کتاب و هنرهای تجسمی که توسط خانم دُردانی انجام شده است


 خانم دُردانی آیا فکر می کنید جامعه هنری فارسی زبان در کانادا می تواند با همکاری خود با دیگر ملیت های هنرمند گروه های منسجم تری را برای برپایی نمایشگاه و یا دیگر فعالیت های هنری داشته باشد؟
صد در صد. به نظر من از آنجایی که هنر در همه ی دنیا ابزار ارائه ی خلاقیت و احساس است و هدف از ابراز آن نیز تلطیف فضای ماشینی و یکنواخت زندگی روزمره می باشد؛ بنابراین هر آنچه که در آن نشانی از ذوق و قریحه وجود داشته باشد می تواند جاذب قشر وسیعی از گروه و ملیت ها با هرگونه زمینه ی فکری گردد.  به علاوه حضور هنرمندان از ملیت ها ی گوناگون در کنار هم  می تواند زمینه ی اثربخشی به ایده های نو و بدیع و ابداع هنرهای تلفیقی جدید باشد. همانطور که در نمایشگاه پیشین که در سی ام نوامبر سال گذشته برپا شد شاهد حضور هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی در کنار هم در یک گروه دوستانه بودیم و بنده شخصاً از این فضای منسجم با وجود همه ی تفاوت های فرهنگی بسیار لذت بردم.


طراحی روی جلد کتاب

- همانطور که خود شما اشاره کردید نمایشگاهی از آثار هنرمندان شهر کلگری را در روز 30 نوامبر برپا شد.نظر شما در مورد برپایی این نمایشگاه چیست.
در این نمایشگاه آثار بسیار زیبایی از هنر ایرانی اعم از طراحی و سیاه قلم، نقاشی، خوشنویسی، عکاسی، طراحی روی پارچه و شال، کلاژ، گرافیک، جواهرات و ... ارائه گردید؛ و در کنار آن شاهد حضور هنرمندان غیر ایرانی در زمینه هنر نقاشی و گرافیک و همینطور فروش کتابهای فارسی در فضایی بسیار دوستانه با مدیریت فوق العاده ی خانم کرانشه عزیز نیز بودیم. برنامه های جانبی به مناسب یکمین سالگرد برپایی کانون فرهنگی هنری یارا شامل رقص و موزیک نیز محیطی بسیار شاد و خاطره انگیز به ارمغان آورد.
- خانم دُردانی ممنونم ار لطف شما .اگر ممکن هست لطفا از برنامه هایی  که در آینده قصد انجام آن را دارید هم برای ما بگویید.
علاقه ی من در زمینه ی هنر و معماری همیشه مشوقم در جهت یادگیری و رشد در این زمینه بوده است. همواره از هر فرصتی در راستای این شکوفایی بهره خواهم برد.

7- با تشکر دوباره از شما خانم سمانه دُردانی عزیز برای شرکت در این مصاحبه.
متشکرم از شما.



گفتگو با خانم سحر سجادی هنرمند خطاط ونقاش درشهر کلگری
   



-با تشکر از شما خانم سحر سجادی عزیز برای شرکت در این گفتگو،لطفا کمی در مورد خودتان و سوابق هنری اتان بفرمایید.

من در سال ۱۳۴۹ در تهران ,در میان خانواده ای فرهنگی و ادب پرور به دنیا آمدم .حس معلمی وآموزش در همان سنین کودکی در من پدیدار شد.پدر و عمو هایم به زمینه هایی چون نویسندگی٫شاعری وخطاطی علاقه مفرطی داشتند که من هم  از این استعداد به ویژه خوشنویسی بی بهره نبودم . پدرم متوجه این استعداد من شدند و شروع به دادن تمرین خوشنویسی به من کردند.در سن ۱۵ سالگی وارد انجمن خوشنویسان شده و  بعد از چند سال تمرین و ممارست موفق به کسب درجه استادی از انجمن خوشنویسان ایران شدم. عشق به هنر ,من را تشویق کرد تا رشته گرافیک را نیز دنبال کنم و از این رشته در سال۲۰۰۲  نیز فارغ التحصیل شدم .از آنجایی که همیشه به تدریس علاقه داشتم این آرزو در سن ۱۸ سالگی  تحقق پیدا کرد و از همان زمان برای تدریس وارد مدارس دولتی وغیر دولتی ایران شدم. دامنه ی آموزش دادن  به هنرجویان را گسترش داده به  گونه ای که حتا بعضی از همسران سفیران خارجه در ایران ,با آموزش هایی که به آنها می دادم از هنر خوشنویسی بهره مند می شدند.در سال ۲۰۰۲ به همراه همسر و فرزندم به کانادا مهاجرت کردیم.از این رو وقفه ای نسبتا طولانی در کار هنری ام پیش آمد که خوشبختانه با گذشت زمان کم کم جبران شد و می شود.در کانادا هم در کلاسهای مختلف هنری شرکت کرده ام که تا کنون هم ادامه دارد.


- خانم سجادی بسیار خوشحالیم که هنرمندی با درجه استادی از انجمن خوشنویسان ایران در شهر کلگری داریم .لطف کنید و بفرماییدسبک کاری شما در هنر خطاطی چیست؟

 در اوایل از نستعلیق لذت میبردم و در این نوع از خطاطی  تمرین بسیار داشتم و آثار زیادی را به وجود آوردم. بعد ازآن با شکسته نستعلیق آشنا شدم که حس و حال خوبی را ازتمرین با آن می گرفتم. چیزی شبیه رها و آزاد بودن .راستش من  سعی میکنم خوشنویسی و هنرنقاشی را با توجه به روحیا ت خودم مخلوط کنم و از هر دو بهره ببرم.


خانم سجادی ،آیا شما تا به حال در نمایشگاهی برای عرضه ی آثار خود تان شرکت کرده اید؟

بله، اولین بار در سازمان زنان مهاجرکلگری در  ۸ مارس سال ۲۰۱۴ در نمایشگاهی به مناسبت روز جهانی زن بود .این یک نمایشگاه گروهی از خانم های هنرمند کلگری بود که کانون فرهنگی هنری یارا همراه با سیوا (سازمان زنان مهاجر) برپا  کرد که مورد استقبال مردم کلگری قرار گرفت . و بعد نمایشگاه و فروشگاه دیگری در بازارچه نوروزی و تابستان امسال هم در جشن تیرگان نمایشگاه داشتیم که آن هم مورد استقبال مردم واقع شد.و همینطور در پایان ماه نوامبر هم همراه با کانون فرهنگی هنری یارا با جمعی از هنرمندان ایرانی در کلگری نمایشگاهی گروهی دیگری داشتیم.


 خانم سجادی شما یکی از کسانی هستید که از ابتدای فعالیت های کانون فرهنگی هنری یارا با این نهاد همکاری داشتید؛ بفرمایید روند فعالیت این کانون را چگونه می بینید؟
 بله من از اولین برنامه این گروه که روز جهانی کودک بود با این کانون همکاری کرده ام.با توجه به زمان کم فعالیت این کانون( که نزدیک یک سال است) وهمکاری افراد هنرمند بیشتری با این گروه واستقبال مردم از فعالیت های هنری و فرهنگی آن؛ آینده روشنی را برای این کانون فرهنگی در شهر کلگری می بینم . 


نمونه کار خطاطی خانم سحر سجادی

  
- همانطور که خود شما اشاره کردید  نمایشگاهی  از آثار هنرمندان شهر کلگری  در روز۳۰ نوامبر برپا شد.لطف کنید و در این مورد کمی توضیح دهید.

 در این نمایشگاه هم مانند نمایشگاه های قبل ,هدف نشان دادن هنر زیبا و ارزنده ی ایرانی به جامعه ی فارسی زبان و جامعه ی کانادایی وهمینطور دیدار و آشنا شدن هنرمندان با یکدیگر بود.در این نمایشگاه و فروشگاه انواع هنرهای تجسمی و کتاب در معرض دید علاقه مندان قرار گرفت. 


- خانم سجادی لطفا از برنامه های هنریتان که در آینده قصد انجام آن را دارید بگویید.

از نظر من ,یک هنرمند برنامه های زیاد و متنوعی در سر دارد که زمان و شرایط ارائه آنها با توجه به روحیات شخص فرق می کند.برای من هم همینطور است. اما در هر حال، هر چه پیش آید ,خوش آید!



- با تشکر دوباره از شما خانم سحر سجادی برای شرکت در این مصاحبه.
منم از شما خانم کرانشه به خاطر این گفتگو و همینطور پشتکارتان و فعالیت های کانون فرهنگی هنری یارا تشکر می کنم و آرزوی بهترین ها را برای این نهاد فرهنگی دارم.

 



گفتگو با خانم پری چهره سا یکی از هنرمندان خلاق و با سابقه در شهر کلگری به مناسبت برپایی اولین نمایشگاه  هنری خانم های کلگری 

پری چهره سا : این روزها از بسیاری از مردم کلگری می شنوم که دلتنگ حرکت های فرهنگی و هنری هستند و اشتیاق در همراهی های هنری را در چشمانشان می بینم.

1-با تشکر از شما خانم پری چهره سا عزیز برای  شرکت در این گفتگو،لطفا کمی در مورد خودتان و سوابق هنری اتان بفرمایید.
با سلامی گرم به شما خانم مهتاب کرانشه و مردم هنر دوست شهر کلگری.من در یک خانواده مهربان،یکتاپرست و هنردوست چشم به این جهان گشودم.پدر مهربانم از کودکی مشوق من در هنر موسیقی و هنر نقاشی بودند اما هرگز به صورت جدی هنر محور اصلی زندگی من نبود تا سن هفده سالگی .از این سن کم کم با مفهوم عرفان و کلام پروردگار در قران آشنا شدم و به دنبال راهی برای بیان افکار و احساساتم، هنر را به عنوان وسیله ای خوش انتخاب نمودم.در سال 1996 میلادی در رشته طراحی پارچه و لباس در دانشکده جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران پذیرفته شدم .در دو سال آخر دوره کارشناسی ام علاقمند به طراحی و بافت قالی و مینیاتور شدم و به صورت همزمان یک دوره ی فشرده دو ساله طرح و نقش قالی را در آموزشگاه استاد رسام عرب زاده گذراندم. در آن اوقات عاشقانه طراحی قالی و مینیاتور را دنبال می کردم .در سال 2000 بلافاصله پس از اتمام درس ام به همراه همسرم به کانادا و مستقیما به شهر کلگری مهاجرت کردیم.در فاصله ی سالهای 2000 تا 2003 به عنوان طراح گرافیک و لباس در شرکت های طراحی مشغول کار شدم وبین سالهای 2002 و 2006 در کالج هنر کلگری* به عنوان معلم هنر کلاسهای طراحی لباس و تصویرگری  و نقاشی باتیک (نقاشی روی ابریشم) را تدریس می کردم و به صورت همزمان در دانشگاه کلگری در رشته ی کارشناسی  معلمی هنرهای زیبا برای دبیرستان درس می خواندم.در دبیرستان کاکرن مشغول به تدریس هنرهای کاربدی و هنرهای زیبا هستماز سال 2006 تا حالادر فاصله ی سال های 2009 تا 2011 در دانشگاه کلگری در رشته کارشناسی ارشد در هنرهای کامپیوتری مشغول تحقیق و تحصیل بودم ؛این بار با تمرکز روی "مسیر خلاقیت" ** به دنبال اولین خواسته دوران نوجوانی ام یعنی راهی برای بیان افکار و احساسات ،دست به کاری سنگین زدم و خواستم با هفت هنر متفاوت مکمل کار کنم تا مفهوم عرفان و یکتاپرستی را با الهام گرفتن از اشعار مولانا به تصویر بکشم.این هفت هنر عبارتند از : عکاسی،فیلمبرداری ، آهنگسازی ، رقص سما،طراحی لباس برای رقصندگان سما ،بازی با کلام(شعر) و هنر کامپیوتری شبکه. پس از دو سال تلاش شبانه روزی و با یاری دوستان هنرمندم که هر یک به نوعی نقش آفرین بودند یک برنامه 35 دقیقه ای به نام هفت مرحله ی عرفان قدم به مرحله ی وجود گذاشت. برای دین و شنیدن گوشه هایی از این برنامه می توانید از لینک 


دیدن فرمایید. در حال حاضر یک سال مرخصی از تدریس گرفتم و برای اولین بار پس از سالها دوری از خلوت خلاقیت به لطف پروردگار شروع به نقاشی کردم.  
               
2- خانم چهره سا سبک کاری شما در نقاشی چیست؟
من برای سبک ام در نقاشی اسمی در نظر ندارم.موضوع نقاشی های من برگرفته از سمبل های ایرانی آمیخته  به عواطف شخصی ام و همچنین از خواب هایی ست که می بینم.تکنیک هایی که استفاده می کنم عبارتند از آبرنگ ،آکریلیک و باتیک (طراحی روی ابریشم) است. 

" بهار " کاری از پری چهره سا
3- آیا شما تا به حال نمایشگاهی از کارهای هنری خودتان در اقصا نقاط جهان برپا کرده اید؟
 بله من به صورت مداوم از سال 1998 میلادی تا به حال در کشورهای ایران،کانادا و امریکا با موضوعات طراحی لباس و طراحی و بافت قالی در محیط های آموزشی و خیریه ؛گاهی به صورت انفرادی و گاهی هم به صورت گروهی نمایشگاه داشته ام.

 4- خانم چهره سا شما روند رشد فرهنگی را در شهر کلگری چطور می بینید؟
من به همراه خانواده ام به مدت 14 سال است که در شهر کلگری زندگی می کنیم.به لطف خدا که کمبود های فرهنگی امان که برگرفته ازمهاجرت است با سرعتی کم در حال برطرف شدن است.این روزها از بسیاری از مردم کلگری می شنوم که دلتنگ حرکت های فرهنگی و هنری هستند و اشتیاق در همراهی های هنری را در چشمانشان می بینم و همچنین می بینم تعدادی هنرمند با استعداد به شهر کلگری وارد می شوند.در مجموع فکر می کنم بودن یک مکان ثابت به عنوان یک فرهنگسرای هنر و ادب فارسی که دارای کلاس ها و سالن های متعدد باشد بسیار به روند این رشد هنری کمک می کند. 

5- با خبر شدیم  نمایشگاهی از آثار خانم های هنرمند کلگری قرار است دراین شهر برپا شود .لطفا کمی در این مورد توضیح دهید.
این برنامه به همت کانون فرهنگی هنری یارا  و سازمان زنان مهاجر کلگری به مناسبت روز جهانی زن برگزار می شود.از طرف این کانون از من دعوت شد تا نقاشی هایم را در معرض دید عموم بگذارم. در این نمایشگاه حدود 18 هنرمند خانم ساکن در کلگری شرکت می کنند که در رشته های مختلف هنری فعالیت دارند .من از اینکه در این حرکت فرهنگی شرکت می کنم بسیار خوشحالم و بی صبرانه منتظر ملاقات دوستان هنرمندم هستم.





6- خانم چهره سا لطفا از برنامه هایی که در آینده قصد انجام آن را دارید بگویید.
دوست دارم برای اولین بار در زندگی ام برنامه ریزی نکنم برای نقاشی کردن،آهنگ ساختن و عبادت و در همه ی اینها غرق شوم.

با تشکر مجدد از شما دوست هنرمند برای این گفتگو

من هم از نشریه ایران خبر تشکر می کنم